درد دل با خدا                              بنام خداوند بخشنده مهربانَ
 
خدایا بر محمد و ال او درود فرست و آنگاه که می خوانمت صدای مرا بشنو. به من نگاه کن وقتی که با تو راز و نیاز می کنم ،    من گریخته ام به سوی تو اینک و در میان دستهای توام.خسته و درمانده و زمینگیر، در آغوش تو زار زار گریه می کنم و همه امیدم به توست تو
  می دانی که در درون من چه می گذرد،تو از نیازهای من باخبری ،تو مرا خوب می شناسی و هیچ چیز از تو پوشیده نیست. تو می دانی که من اکنون در کجای هستی ایستاده ام ، به کدام سو خواهم رفت ،در کجا اقامت خواهم کرد و گاه بازگشتنم کجاست.تو می دانی که من چگونه زبان خواهم گشود و از تو چه خواهم خواست ، تو می دانی که من برای سرانجام عاقبتم دل به کجا بسته ام.تقدیر تو بر من جاری شده است سالارمن ! در آنچه از من سر خواهد زد تا پایان عمر،در پنهانها و آشکارهایم و در ظاهر و باطنم ، کم و کاستی و افزایش و سود و زیانم در دست توست و نه در دست هیچ کس دیگر ،خدای من!اگر تو محرومم کنی، چه کسی روزی ام دهد؟واگرتو خوارم کنی چه کسی به یاری ام برخیزد؟ معبود من! از از خشم تو به تو پناه می برم و از نگاه کیفربار تو باز به آغوش تو می گریزم.اله من! من اگر نه شایسته توام، تو شایسته کرامت و بخشیدنی و باران فضل تو اهل باریدن است.دست لیاقت من اگر چه کوتاه است، درخت بخشش تو کم میوه نیست.محبوب من! انگار هم اکنون با جان خویش در میان دستها ت ایستاده ام ،انگار آن نهال نوکّلم به تو اکنون درختی شده است و بر تمام وجودم سایه افکنده است.انگار هم اکنون آن لحظه موعود فرا رسیده است و تو حرفی می زنی که شایسته توست.تو مرا در گرمای عفو خویش می پوشانی و از سرمای گناهم می رهانی.عزیز من! اگر ببخشی ام چه کسی بهتر از تو برای بخشیدن ، اگر از من درگذری چه کسی شایسته تر از تو برای گذشتن و عفو کردن؟اگرمرگ من اکنون نزدیک شود و کارهای من،مرا به تو نزدیک نکرده باشد، خود را با مرکب اقرار ، بسوی تو می کشانم، اقرار به آنچه هستم و آنچه کرده ام.خدای من! بر نفس خویش ستم کرده ام و نگهداریش را سهل انگاشته ام، اگر از نفس غافل مانده ام وای بر او اگر نبخشی اش.مولای من ! در تمام ایام زندگی ام سایه مهر تو بر سر من مستدام بود،  این سایه را تا آن سوی مرگ مستدام بدار!خدایا! من که در تمام طول زندگی، جز زیبایی و خوبی و لطافت از تو ندیده ام و جز حلاوت و شیرینی از تو نچشیده ام چگونه می توانم گمان کنم که پس از مرگ،تو روی گردانی و چهره دگرگون کنی؟خدایمن! کارمرا انچنان که شایسته توست، عهده دار شو و به من با نگاه بخشش و کرم نظر کن. بر این بنده که پرده های سیاه جهل و نادانی ، اطرافش را گرفته است.اله من!تو در دنیا گناه مرا پوشیده ای، من در آخرت به این پوشش محتاج ترم. تو در دنیا بر بدیهای من پرده انداخته ای، من در آخرت به این پرده نیازمندترم.تودر اینجا آبروی مرا حفظ کرده ای، در آنجا آبرو مهمتر و کارسازتر است. تو در میان بندگان خوب خودت مرا رسوا نکرده ای، من در مقابل شاهدان قیامت،خجالت می کشم و می ترسم از رسوایی، نکن!خدایا! جود و بخشش تو روی مرا زیاد کرده و مرا پر توقع کرده است.     بخشش ات به آتش آرزوی من دامن زده است.خدایا! من تکیه ام به عفو و بخشش توست،نه کارهای خودم، که عفو تو بی شک، بالاتر از کردار من است.خداوندا! به دیدارت شادمانم گردان، چشم مرا به جمالت روشن کن، آن زمان که در میان بندگانت به قضاوت می نشینی.خدای من عذر خواهی من به درگاه تو عذر خواهی کسی است که از قبول پوزش خویش احساس بی نیازی نمی کند.پس مرا،عذر مرا بپذیر ای بخشنده ترین کسی که شرمساران و روسیاهان و رحمت طلبان به درگاه او پناه می برند و به دامن او می آویزند.        و درود خدا بر محمد و خاندان پاک او باد ،  سلامی مستمر و مدام واز سرتسلیم{ ترجمه قسمتی از دعای امام حسین (ع)درصحرای عرفات   لطفا نظر بدهید- التماس دعا-                                    
دسته ها :
جمعه ششم 9 1388
X